خدای من...
خدایا؛
من همانم که گاه خندانم و گاهی گریان.
گاه شکرگزارم و گاهی در حال گله کردن.
گاه بنده توام و گاهی بنده خویش؛
خدای همیشگی ام،
من مبتلا به گاه و بیگاههای هموارهام.
بیماری که همیشه به نسخه طبیب خویش عمل نمیکند؛
اسیر خویشتنم؛
و گاه و بیگاههای اسارت گونهام مرا در برگرفته است؛
معبود آزادهام
بندهای گاهها و بیگاههای
زندان تنم را از هم جدا كن ؛
مرا به آغوش خویش دعوت كن
که تشنه ترینم به آن ؛
تمام این گاه و بیگاههای مدامم را، ببخش به حق بزرگی و مهربانیت.
«آمین یا ربالعالمین»
سروشه…